اقتصاددان خوب، اقتصاددان بد ( سرمقاله پیمان مولوی در روزنامه ابتکار)
1400/09/10
اقتصاددان خوب، اقتصاددان بد
این روزها که مرزبندی جالبی برای اینکه چه کسی اقتصاددان هست و نیست به راه افتاده است. به نظر میرسد میتوان از زاویه دیگر هم این قضیه را نگاه کرد. هازلیت در کتاب اقتصاد در یک درس به موضوع جالبی اشاره میکند که تاکید بر آن میتواند راهگشا باشد.
وی اقتصاددانان را به اقتصاددانان خوب و بد تقسیم میکند. از نظر وی اقتصاددانان بد افرادی هستند که اثر یک سیاست مشخص را فقط بر گروه اندکی از مردم و با ذینفعان میبینند و از اثرات میان و بلندمدت آن تبری میجویند.
در مقابل اقتصاددانان خوب اثر هر تصمیم اقتصادی را بر روی همه طیفها میبینند و روی اثرات بلندمدت آن حساسند.
خوب بیاییم ببینیم در این چند دهه که بسیاری منتقد هستند ازجمله اقتصاددانان با رویکرد دولتی و نهادی، چگونه با راهنماییها و برنامههای خود اقتصاد ایران را به چنین ورطهای رهنمون ساختند و باز هم بر طبل اقتصاد دولتی میکوبند.
سیاستهای اقتصادی دولتی در ایران امروز اقتصاد این کشور را در رده ۱۶۵ اُمین اقتصاد دستوری در جهان قرار داده است، یعنی دولتها در قیمتگذاری همه چیز تقریبا دخالت دارند و این دخالتها در سالیان سال اقتصاد ایران را تبدیل به یک موش آزمایشگاهی کرده است. قیمت فولاد، سیمان، مرغ، خودرو و… همه و همه در این اقتصاد دستخوش بروز و ظهور دولتها هستند و این امر در اقتصاد ایران ذینفعانی را پدید آورده است که بدون دخالت دولتها قادر به ادامه حیات اقتصاد نیستند. نمونهاش تولید لوازم خانگی با ۵۰۰ شرکت! و ایجاد انحصار در واردات.
رویکرد اقتصاد دولتی بسیاری از اقتصاددانان طرف مشورت در این سالها بگونهای بوده است که شما همواره به سمت سرکوب ارزی رفتهاید. بسیاری حتی برای سیاستگذار فرمول هم ساخته.اند.
ارز ۴۲۰۰ را بسیاری مخالفش بودند ولی وقتی قرار شد دولت جدید آن را حذف کند، ناگهان موافقان حذف تبدیل به مخالفان شدند!
یا بسیاری از اقتصاددانان که نقش تحریمها را در حال و روز امروز ایران کم اثر میدانستند و میدانند ولی بر همه روشن است که از زمان تحریمها اقتصاد ایران رو به افول شدید گذاشته است.
همه اینها را اشاره کردم تا بگویم اقتصاددانان بد، آنهایی که فقط با رویکرد ایدئولوژیک به یک اقتصاد ۸۳ میلیون نفری آن هم در جهان امروز مینگرند، آنهایی که سهم دولت را در اقتصاد و مدیریتش فراتر از نرمهای جهانی میبینند، آنهایی که هنوز قیمت دلار را ۱۲ هزار تومان میبینند؛ همه سهم بزرگی در انحراف اقتصاد ایران دارند.
البته نباید از اقتصاددانانی که به قصد تغییر در رویکرد وارد دولتها شدند تا اقتصاد آزاد را جا بیندازند و در آخر با گفتن این نکته کسی آنها را طرف مشورت قرار نداد و تاثیری نداشتند و به کارشان پایان دادند نیز بگذریم.