روزنامه و مجلات

خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال با کدامین مدل؟

خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال با کدامین مدل؟
1397/10/03

سرمقاله ای از دکتر پیمان مولوی مشاور تامین مالی و سرمایه‌گذاری با روزنامه گسترش صمت

 سال‌ها از زمانی که در دبیرستان البرز فوتبال بازی می‌کردیم و هر کدام طرفدار قرمز یا آبی بودیم می‌گذرد و هر سال می‌شنویم که سرانجام قرار است باشگاه‌های قرمز و آبی هم در فهرست خصوصی‌سازی قرار بگیرند و واگذار شوند،
اما هیچ کس نمی‌گوید در اصل این باشگاه‌های بزرگ و مردمی مال مردم و طرفداران‌شان هستند و باید براساس یک مکانیسم عملیاتی به مردم واگذار شوند.
پرسپولیس و استقلال با میلیون‌ها طرفدار در ایران در کنار باشگاه‌هایی مانند تراکتورسازی، ملوان، سپاهان و... رابطه دوسویه با طرفداران‌شان دارند و این تصور که این باشگاه‌ها را می‌توان خصوصی کرد به لحاظ اجرایی تصوری اشتباه است.
واژه‌ای که من پیشنهاد می‌کنم، واگذاری این باشگاه‌ها به مردم است؛ نه خصوصی‌سازی که هم‌اکنون هم به سبب مشکلات عدیده در اجرای آن دچار خطاهای فاحشی است که جبران‌ناپذیر خواهد بود.
تصور کنید قرار است باشگاهی که بیش از نیم قرن سابقه دارد، کلی بازیکن در آن تربیت و روانه تیم ملی شده‌اند و تک‌تک ایرانیان با آنها خاطراتی نزدیک، روزهایی شاد و غمگین داشته‌اند، واگذار شود. اما به‌راستی ارزش ریالی این باشگاه‌ها چقدر است؟


این باشگاه‌ها سودده نیستند، بدهی‌های کلان دارند و نظام حسابرسی آنها نیز الزاما شفاف نیست. جریان نقدینگی این باشگاه‌ها مستمر نیست، تغییرات مدیریتی سریع دارند و حتی از داشتن ورزشگاه اختصاصی هم محرومند. با این تصویر از باشگاه‌ها به این پرسش می‌رسیم که در اصل چه چیزی را می‌خواهیم واگذار کنیم، برند پرسپولیس یا استقلال را؟ خاطرات کلی بازیکن و هوادار را؟ ورزشگاه اختصاصی و شرکت استقلال یا پرسپولیس را؟ و پرسش بعدی اینکه آیا اصلا وجاهت این واگذاری از کجا نشأت می‌گیرد؟
اگر می‌خواهیم مشکلاتی را که این روزها با واگذاری‌های نسنجیده در بسیاری از حوزه‌ها مانند کشت و صنعت مغان، هفت‌تپه، گروه ملی... و مواردی از این دست به‌وجود آمد، تکرار نشود باید کمی به واگذاری باشگاه‌ها متفاوت نگریست و از جهان اطراف درس گرفت.
به‌عنوان نمونه چرا در شرکت پرسپولیس اصلاح ساختاری انجام نمی‌دهیم و بعد اقدام به واگذاری عمومی نمی‌کنیم؟ به‌عبارتی پرسپولیس امروز را می‌توان در گام نخست به تمامی پیشکسوتان این باشگاه واگذار کرد و شرط نخست را اصلاح ساختاری آن دانست. بدون شک افرادی که در واگذاری این باشگاه می‌توانند در اولویت باشند بازیکنان امروز و دیروز پرسپولیس هستند.
در این شرایط می‌توان امیدوار بود که در یک برنامه دوساله باتوجه به ظرفیت اجرایی پیشکسوتان و ارائه مشاوره سرمایه‌گذاری مناسب، این باشگاه‌ها با اصلاح ساختاری، آماده ورود به فرابورس ایران شوند و بزرگ‌ترین شرکت با سهامداران حقیقی و حقوقی را تشکیل دهند. این باشگاه‌ها در حالی امروز شرایط نامناسبی را می‌گذرانند که اگر باشگاهی دارای ظرفیت طرفدار ۲۰ میلیونی در هر کشور جهان بود، امروز با امکانات بیشتری مانند در اختیار داشتن باشگاه اختصاصی و زمین‌های تمرینی فعالیت می‌کرد؛ فرصتی که متاسفانه در ایران سال‌هاست از باشگاه‌های بزرگ دریغ شده است.
باتوجه به آنچه گفته شد پیشنهاد من به سازمان خصوصی‌سازی و وزارت ورزش و جوانان به این شرح است: 
۱- باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال بیش از اینکه متعلق به دولت باشند به هواداران و بازیکنان این باشگاه‌ها تعلق دارند و کلمه خصوصی‌سازی به‌طور تقریبی در این زمینه بی‌معنی است و باید از کلمه عرضه عمومی یا واگذاری عمومی استفاده شود.
۲- در نخستین فرصت کنگره باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال متشکل از بازیکنان و مربیان پیش و بعد از انقلاب برای تشکیل و اقدام به نظرسنجی از آنها درباره واگذاری شود. پیشنهاد می‌شود در این جلسه از بین شرکت‌کنندگان که بعد از آگهی‌های رسمی چندین بار اعلام شده، هیات انتقال باشگاه تشکیل شود. (این هیات انتقال که مبتنی بر رأی مربیان و بازیکنان در رقابتی درون‌باشگاهی پرسپولیس یا استقلال تشکیل شده، در قالب یک SPV شرکت را از وزارت ورزش تحویل خواهد گرفت.)
۳- قرارداد واگذاری باید به‌طور عمومی منتشر شود و به اطلاع افکار عمومی برسد.
۴- در یک قرارداد رسمی و با یک برنامه عمومی این باشگاه‌ها به شرکت واسط و هیات انتقال واگذار شوند.
۵- شرکت واسط برنامه‌های خود را که از پیش اعلام عمومی کرده، براساس یک زمانبندی شفاف و قابل‌سنجش پیش ببرد.
۶- حسابرسی شفاف در کنار گزارش‌های مالی و اجرایی جزء لاینفک این برنامه است و حسابرس معتمد بورس نیز باید از پیش مشخص شده باشد.
۷- پیشنهاد می‌شود شرکت واسط در بخش‌های گوناگون مشاوران و مجریان خود را اعلام عمومی کند؛ مانند مشاوران سرمایه‌گذاری و تامین مالی، حقوقی، ورزشی و...
۸- آنچه در این بین اهمیت دارد حضور نداشتن سرمایه‌گذارانی است که در مدل اولیه خصوصی‌سازی به‌دنبال سهام این باشگاه‌ها هستند. در این سال‌ها باشگاه‌ها با سرمایه‌گذارانی روبه‌رو بوده‌اند که آمده‌اند و رفته‌اند و این بار باید این روند با واگذاری هوشمندانه سهام به مردم در کنار اختصاص سهام ممتاز به بازیکنان و مربیان تغییر کند و پایان یابد.
امیدوارم این امر برای باشگاه‌های بزرگ و نامدار ایران اتفاق بیفتد و ما بتوانیم باشگاه‌هایی مردمی و باصلابت داشته باشیم.