روزنامه و مجلات

با تغییر تکنیکی نمی‌توان تحول ایجاد کرد

با تغییر تکنیکی نمی‌توان تحول ایجاد کرد
1397/07/30

سرمقاله پیمان مولوی دبیر کل انجمن اقتصاددانان ایران در روزنامه گسترش صمت

 هفته گذشته جلسه‌ای بین رئیس‌جمهوری و برخی اقتصاددانان از طیف‌های گوناگون برگزار شد.
فارغ از مثبت بودن برگزاری چنین جلسه‌هایی که موجب روشن شدن فضای بین دولت و اقتصاددانان می‌شود، بحث اصلی کاربردی بودن و تاثیرگذاری این جلسه‌ها است. پرسش کلیدی این است که آیا دولت با چند جلسه مسیر خود را تغییر خواهد داد؟ و پرسش دیگر اینکه به‌اصطلاح نهادگرایان یا طرفداران بازار آزاد یا سایر گروه‌ها درنهایت قرار است ایران را به کدام سو ببرند؟
آنچه که نگارنده در این مجال می‌خواهد روی آن تاکید کند، نیاز اقتصاد ایران به داشتن یک هدف مشخص و ملموس و تغییر پارادایم است و تاکید بر این نکته که با تغییر تکنیکی نمی‌توان تحولی در اقتصاد ایران ایجاد کرد.



۱- در فضای کسب‌وکار بین‌المللی ایران تنها کشور بزرگ جهان است (جزو ۲۰ کشور به لحاظ تولید ناخالص داخلی با شاخص PPP) که هنوز در نظام رتبه‌بندی بین‌المللی حضور ندارد. در اهمیت این نظام رتبه‌بندی کافی است بدانیم نظام تامین مالی و سرمایه‌گذاری در جهان به‌طور مستقیم روی ریسک‌هایی که موسسه‌های رتبه‌بندی به کشورها می‌دهند طبقه‌بندی می‌شوند. 
به‌عنوان مثال هلند دارای رتبه اعتباری AAA است و این کشور دسترسی به ارزان‌ترین و باکیفیت‌ترین منابع مالی بین‌المللی دارد و ترکیه هم‌اکنون دارای رتبه اعتباری BB منفی است. این کشور به منابع بین‌المللی بسیار گران‌تر از هلند دسترسی دارد.
 وجود رتبه‌بندی اعتباری برای کشورها به‌معنی آشکار شدن میزان ریسک آنها برای سرمایه‌گذاران بین‌المللی است، این در حالی است که ایران از سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی) رتبه‌بندی اعتباری نمی‌شود و امروز با معادل قرار دادن رتبه‌بندی کشورهای همسان در توسعه، رتبه ایران معادل B خواهد بود؛ یعنی یکی از ضعیف‌ترین رده‌ها در رتبه‌بندی اعتباری کشورها.
 آیا اقتصاددانان ایرانی از هر مکتب فکری، برنامه‌ای در این زمینه دارند؟ آیا بدون تغییر در پارادایم و تفکر اقتصادی امکان تغییر در این روند وجود دارد؟
۲- روابط بین‌المللی و سهولت ارتباطات مالی و بانکی، نقل و انتقال کالا بدون مشکل با قابلیت برنامه‌ریزی ازسوی بنگاه‌ها و شرکت‌های تولیدی و وارداتی و البته صادراتی، حضور ایرانیان بدون مشکل در کشورهای هدف به‌منظور توسعه کسب‌وکار و... همه و همه در حوزه فضای کسب‌وکار قرار می‌گیرند. 
با این تعریف به جرات می‌توان گفت ایران یکی از سخت‌ترین فضاهای کسب‌وکار را دارد و فضای کسب‌وکار ایرانیان جزو سخت‌ترین فضاهای کسب‌وکار برای راه‌اندازی و بقا است. 
نزدیک بیش از ۴ دهه است که هیچ بانک پرایمی Prime در ایران شعبه‌ ندارد. از بانک‌های پرایم که بگذریم بانک‌های متوسط و کوچک نیز در اقتصاد ایران فعال نیستند. 
بانک‌های چینی، روسی، ترکیه‌ای، اندونزیایی، عراقی و کره‌ای هیچ کدام در ایران حتی شعبه‌ای ندارند.
 هنوز در زمینه حضور داشتن یا نداشتن در کنوانسیون AML/CFT دغدغه وجود دارد! آیا با چنین ارتباطی با نظام بانکداری بین‌المللی می‌توانیم اقتصاد را به سرمنزل مقصود برسانیم؟ آیا فرصت‌های بزرگ از دست نرفته است؟ آیا بدون تغییر در پارادایم و استراتژی‌های‌مان می‌توانیم به‌طور محصور حتی با کشورهای همسایه به لحاظ بانکی و با هزینه‌های ترانسفر بالا ادامه دهیم؟
۳- آنچه در تمامی نحله‌های اقتصادی بحث می‌شود چند مورد بسیار مهم است؛ مانند سیاست ارزی، کنترل تورم و نقدینگی. 
تمام موارد یادشده بسیار خطیر و مهم هستند اما هیچ کدام اشاره نمی‌کنند که با تاسی از الگوی آنها قرار است ایران امروز در فردایی بهتر تبدیل به کدام نمونه عینی شود. می‌خواهیم دانمارک شویم؟ آلمان؟ چین؟ اندونزی؟ ترکیه؟ ویتنام؟ برزیل؟ به بیان دیگر الگوهای ترسیمی قرار است ما و ایران عزیز را به کدامین سو رهنمون سازند؟
۴- تفکر در چارچوب بسته از ویژگی‌های اقتصاد امروز ماست. به نظر می‌رسد تمام راهکارها (غیر از چند راهکار که از اتفاق به‌سبب استقلال حمایت نمی‌شوند) در یک فضای بسته و با قبول تمام شرایط ارائه می‌شود و در نهایت تفکر خارج از چارچوب بسیار کمی برای رفع مشکلات ارائه می‌شود. چارچوب‌های اقتصادی موجود ما را به اینجا رسانده‌اند و بدون تغییر اساسی در استراتژی‌ها و پارادایم تغییر شرایط بسیار دور از دسترس است.
۵- بدون اجماع ملی در افق پیش روی اقتصاد ایران، به‌طور تقریبی دستیابی به توسعه اقتصادی غیرممکن است. اما چه زمانی اقتصاد ایران، اقتصاددانان، دولت و ارکان اقتصادی ایران به چنین اجماعی خواهند رسید؟
سخن آخر، بسیار عالی خواهد بود که در مباحثی که در سپهر اقتصاد ایران مطرح می‌شود، در کنار ارائه راهکارها، الگوها نیز مطرح و هدف نیز ترسیم شود تا ایرانیان بدانند قرار است به کدامین ساحل امن اقتصادی برسند. بدون هدف‌گذاری روشن و ملموس و مطرح کردن اهداف کیفی و غیرملموس اقتصاد ایران به سر منزل مقصود نخواهد رسید.